چندیست که بیمار وفایت شده ام / در بستر غم چشم به راهت شده ام / این را تو بدان اگر بمیرم روزی / مسئول تویی که من فدایت شده ام .
میدونی چندتا دوستت دارم ؟ یه دونه ولی مردونه !
دنیا نباشد ! فقط کوچه ای باشد و باران و دوستی که زلال تر از باران است .
غزل غزل به یاد تو / قدم قدم به پای تو / ستاره های آسمون / یکی یکی فدای تو .
حکایت تو که دنیا را نیازرده ست / دلی گرفته در آیینه های افسرده ست / حکایت منه در مشت روزگار دچار / پرنده ای ست که پیش از رها شدن مرده ست .
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق / هم دعا کن گره ی تازه نیفزاید عشق / شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد / شمع حق داشت ، به پروانه نمی آید عشق .
به کلبه ی کوچک قلبم دعوتت می کنم تا بدانی در اجاق سرد دل چیزی جز یاد تو نمی سوزد .
وقتی از دوری تو تموم میشه تحملم / توی دلم داد میزنم خیلی دوست دارم گلم .
کاش غرورم را که در پستوی سادگی ام پنهان بود می یافتی ، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای درهم شکستن من .
صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی ، ای شکوه بی پایان ، ای طنین دل انگیز ، من می شنوم ، به آسمان بگو که من می شکنم هرآنچه که تو را شکسته و می شنوم هرآنچه در سکوت تو نهفته !